جدول جو
جدول جو

معنی غریب خانه - جستجوی لغت در جدول جو

غریب خانه
جایی که غریبان در آن بسر برند خانه غرباء
تصویری از غریب خانه
تصویر غریب خانه
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از غیب خانه
تصویر غیب خانه
عالم غیب، در فلسفه جهان دیگر، مقابل عالم شهادت، عالم آخرت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مریض خانه
تصویر مریض خانه
بیمارستان
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از رکیب خانه
تصویر رکیب خانه
محل گرد آوری رکابها انبار رکاب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شراب خانه
تصویر شراب خانه
میخانه، میکده، خم خانه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ضراب خانه
تصویر ضراب خانه
جایی که در آن سکه ضرب می کنند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غریب زاده
تصویر غریب زاده
فرزند شخص غریب، فرزند کولی، کنایه از حرام زاده
فرهنگ فارسی عمید
غر زاده موله زای (حرامزاده)، لولی زاده کولی زاده فرزند غریب، زاده کولی، زاده زنا حرامزاده (وجه تسمیه آنکه مسافران و غریبان با کولیان اختلاط می کردند)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غیبت خانه
تصویر غیبت خانه
نهانخانه، سرای دیگر
فرهنگ لغت هوشیار
بیمارستان بیمارستان دارالشفا: میرزا علی اکبر حکیمباشی مریضخانه. یا مریضخانه بلدی. بیمارستان شهر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غریب زاده
تصویر غریب زاده
((~. دِ))
زاده کولی، کنایه از حرامزاده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مریض خانه
تصویر مریض خانه
((~. نِ))
بیمارستان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از طرب خانه
تصویر طرب خانه
طرب سرای، جای شادی و طرب، محل عیش و عشرت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ضرب خانه
تصویر ضرب خانه
زراب خانه میخکده ضرابخانه دار الضرب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غریبانه
تصویر غریبانه
درخور غریب، برای مثال نماز شام غریبان چو گریه آغازم / به مویه های غریبانه قصه پردازم (حافظ - ۶۶۶)، به روش غریبان مانند غریبان
فرهنگ فارسی عمید
بی کسانه، بیگانه وار در خور غریب: مویه های غریبانه، هر چیز سزاوار بگدایی و مفلسی، بطرز غریبان: غریبانه رفتار می کند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غیبخانه
تصویر غیبخانه
خانه غیب، عالم غیب، نهانخانه
فرهنگ لغت هوشیار